بابا د
سلام امروز ساعت ١٠ بود که اریان بیدار شد هر روز هر روز که از خواب بیدار میشه یه نگاه به دور و برش می کنه و میگه بابا د = یعنی بابا رفت ؟؟؟؟؟؟ هر روز این سوال می پرسه بعد میره یه بارم از خواهرش می پرسه بعد که خیالش راحت شد بابا د میره سراغ شیطنتاش قربونش برم اول کنترل بر میداره با صورت خواب الود و موهای ژولیده دکمه هاشو می زنه بعد نگاه می کنه به من نگاه می کنه که ببینه اخمام تو همه یا نه اگه تو هم باشه خنده های دروغی و صدا دار میکنه که مثلا منم بخندم وا گه بخندم بقیه کاراشو می کنه و اگه نخندم بهش میاد جلو صورتم اینقده خنده دروغی می کنه که منم خند ه ام میگیره و میره سراغ کارش ههههههههههه خلاصه امروز هم مثل هر روز وقتی بیدار...
نویسنده :
مینا
0:59