مهد کودک
سلام خاله ها خوبیددددددددددددددد ببخشید که نتونستم بیام وب لاگ آریانم آپ کنم
آخه این روزا خیلللللللللللللی خسته میشم از صبح که بیدار میشم تا خود ساعت 10 و 11 کاردارم
وشب که میشه بیهوش میشمممممممممممم
ولی می خوام سعی کنم دیگه زودتر بیام سراغ وب آریان کوچولو
آریان هنوز هم گریه می کنه و هر روز صبح صدای گریه هاش تو گوشمه که میرم سر کار
هنوز مشکل خوابش حل نشده و موقع خواب گریه می کنه
ولی تازگیهااااااااااا مربیش میگه که 20 دقیقه ای می خوابه ولی با کو چکترین صدایی بیدار میشه
ویا اینکه تا رو پا هست می خوابه به محض گذاشتن رو زمین گریه می کنه اخه اونا هم نمی تونند که از
صبح فقط اریان رو پا نگه دارند که...
ولی خدا را شکر که آریانم دیگه مربیهاشو می شناسه و وقتی میرم آروم میشه و بغل همشون میره
البته تا وقتی من نیستمممممممممممم و کمی هم می خوابه
از پسر گلم تو مهد عکس گرفتند عکس پاییزززززززززززززز که برای خاله هاش می زارم که ببیند این پسملی
من اصلاااااااااااااا بزرگ نشده از بس گریه می کنه ولی عکسشو دوست دارمممممممم مثل خودش .....
ببخشید خاله ها از روی عکس با موبایل گرفتم خیلی خوب نیفتاده وگرنه پسملی من خییییییلی قشنگتراز این حرفاس مگه نه ؟؟؟؟؟